ریتم آهنگ

آشنایی با لیونل فاینینگر؛ کارتونیست آلمانی-آمریکایی

آشنایی با لیونل فاینینگر؛ کارتونیست آلمانی-آمریکایی

زندگینامه

 

در میان همه کاره ترین هنرمندان مدرن اولیه، لیونل فاینینگر به موفقیت بزرگی در دنیای هنر کاریکاتور، هم در آلمان و هم در آمریکا دست یافت. او همچنین در نقاشی هنرهای زیبا - عمدتاً به سبک کوبیسم - و همچنین چاپگری سرآمد بود و چاپگری را در مدرسه طراحی باهاوس (1919-33) تدریس کرد. علاوه بر این، او علاوه بر یادگیری مجسمه سازی در پاریس، عکاسی هنری را نیز انجام داد، البته بیشتر برای دوستان. و اگر همه اینها کافی نبود، اولین عشق او موسیقی بود: ویولن و پیانو می نواخت و طیف وسیعی از قطعات را برای پیانو و ارگ می ساخت. در زندگی بعدی او نقاشی معماری را بررسی کرد و تا دهه 80 زندگی خود به خلق هنر ادامه داد. دو تن از پسرانش راه او را دنبال کردند: آندریاس فاینینگر (1906-1999) یکی از عکاسان و نویسندگان برجسته در زمینه عکاسی شد. در حالی که T.Lux Feininger (1910-2011) نقاش و عکاس بود.

 

آثار اولیه و آموزش

 

لیونل چارلز فاینینگر در نیویورک از پدری ویولنیست آلمانی و همسرش خواننده آمریکایی متولد شد، در نیویورک بزرگ شد تا اینکه در سال 1887 برای تحصیل موسیقی به آلمان سفر کرد. همانطور که اتفاق افتاد، پس از ورود به هامبورگ نظر خود را تغییر داد و به جای آن به هنرهای زیبا روی آورد. بین 1887 و 1893 او در مدرسه هنر و صنایع دستی در هامبورگ تحصیل کرد. آکادمی هنرهای زیبا در برلین، زیر نظر ارنست هانک. و آکادمی کولاروسی در پاریس. تاسیس اخیر جایگزین مترقی برای مدرسه معتبر اما محافظه کار هنرهای زیبا بود.

 

در سال 1894 او شروع به کسب درآمد از هنر گرافیک کرد - ابتدا، به طور خلاصه، در تصویرسازی و سپس به عنوان یک کاریکاتوریست. استعداد طبیعی او در طراحی و طراحی چنان بود که در آغاز قرن حاضر، برجسته‌ترین کاریکاتوریست سیاسی آلمان و یک کاریکاتوریست معمولی و پردرآمد برای چندین نشریه آلمانی و آمریکایی بود. آنها عبارتند از: Berliner Tageblatt، Humoristische Blatter، Das Narrenschiff، میز گرد هارپر، جوانان هارپر و دیگران. در سال 1901 با کلارا فورست، دختر هنرمند آلمانی گوستاو فورست، ازدواج کرد و از او صاحب دو دختر شد. بعداً در سال 1908 طلاق گرفت و دوباره ازدواج کرد. همسر دوم او جولیا برگ بود که با او صاحب چند فرزند دیگر شد.

 

هنر آلمان در قرن 19 با جنبش جدایی - جدایی هنرمندان جوان از آکادمی های رسمی - به اوج خود رسید. این روند با جدایی مونیخ (1892) آغاز شد - که در آن گروه جدایی طلب مترقی شهر، به رهبری فرانتس فون استاک، به زودی سازمان رسمی هنری را تحت الشعاع قرار داد - به دنبال آن جدایی وین (1897) و سپس جدایی برلین (1898). در طول دوره 1901-1903، فاینینگر تعدادی طراحی را در نمایشگاه سالانه جدایی برلین به نمایش گذاشت.

 

نقاشی را می گیرد

 

در سال 1906، به‌عنوان یکی از برترین گرافیست‌های آلمان، جیمز کیلی سردبیر شیکاگو تریبون - روزنامه پیشرو در شهری که از هر 4 نفر 1 نفر آلمانی الاصل بودند - به دنبال او بود و به او سفارش پرسودی برای تولید کمیک استریپ داده شد. نسخه یکشنبه روزنامه این پول به فاینینگر امکان داد تا دو سال آینده در پاریس زندگی کند. در این دوره بود که به نقاشی رنگ روغن روی آورد. سه سال بعد، در سال 1911، در یک دیدار برگشت از پاریس، با نقاشی اولیه کوبیسم روبرو شد و - به تشویق رابرت دلون - شروع به نقاشی به سبک رنگارنگ کوبیسم تحلیلی کرد، با استفاده از صفحات رنگی روی هم رفته و پرتوهای متقاطع نور برای نمایش معماری. موضوعاتی مانند کلیساها و قلعه ها. سبک بیانی فاینینگر خود آمیزه‌ای از ارفیسم، کوبیسم و ​​رایونیسم بود و واسیلی کاندینسکی و فرانتس مارک از گروه Der Blaue Reiter را تحت تاثیر قرار داد، به طوری که آنها از فاینینگر خواستند تا در سال 1913 با آنها نمایشگاه کند. بعداً، او همچنین با گروه‌های دیگر در این نمایشگاه به نمایش گذاشت. جنبش اکسپرسیونیسم آلمان، از جمله Die Blaue Vier، Die Brucke، Novembergruppe، و Gruppe 1919. اولین نمایش انفرادی او در سال 1917 در گالری Sturm در برلین، متعلق به Herwarth Walden (1879-1941) برگزار شد.

 

مربی باهاوس

 

پس از جنگ، فاینینگر توسط والتر گروپیوس (1883-1969) برای پیوستن به کادر آموزشی مدرسه طراحی معروف باهاوس استخدام شد و مدیر کارگاه چاپ‌سازی شد. (یکی از حکاکی های چوبی او روی جلد مانیفست باهاوس چاپ شده بود.) او تنها معلمی بود که در تمام طول عمر مدرسه در کارمندان باقی ماند و زیر نظر گروپیوس (مدیر 1919-1927)، هانس مایر (کارگردان 1927-1927) خدمت کرد. 1930) و Mies van der Rohe (کارگردان 1930-1933).

 

هنر منحط

 

از سال 1933 به بعد، تسلط نازی ها زندگی را برای هر کسی که با هنر مدرن در آلمان مرتبط بود بسیار دشوار کرد. مانند بسیاری دیگر از نقاشان قرن بیستم، آثار فاینینگر به عنوان "هنر منحط" (entartete kunst) طبقه بندی شد و در سال 1937 او از فعالیت به عنوان یک نقاش یا کاریکاتوریست منع شد. خوشبختانه تا آن زمان او و خانواده اش به آمریکا بازگشته بودند و در آنجا زندگی جدیدی را رقم زدند. اگرچه او پس از نیم قرن اقامت در اروپا در سازگاری با محیط جدید خود با مشکلاتی روبرو شد، اما در زمان معین ساکن شد و انگیزه ای تازه یافت. در سال 1955 به عضویت آکادمی هنر و ادبیات آمریکا انتخاب شد. یک سال بعد در سن 84 سالگی درگذشت.

 

مجموعه ها

 

نقاشی‌ها، طراحی‌ها و عکس‌های لیونل فاینینگر را می‌توان در چندین مورد از بهترین موزه‌های هنری جهان مشاهده کرد، از جمله: موزه هنر متروپولیتن، شهر نیویورک. موزه هنر آمریکایی ویتنی؛ موزه هنر آمریکایی خانه رینولدز، وینستون-سالم؛ موزه هنر Worcester, Mass; Musee des Beaux-Arts de Montreal; Museo Carmen Thyssen-Bornemisza، مادرید؛ موزه فولکوانگ، اسن؛ Neue Nationalgalerie، برلین؛ Staatsgalerie Stuttgart; باهاوس-آرشیو، برلین؛ موزه لودویگ، کلن؛ و خیلی های دیگر.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”